”به طور مشخص انجمن سنگ آهن، مثل انجمن نورد کاران واکنش رسمی نسبت به این شیوه نامه دولت نشان نداد. در حالی که انجمن نورد کاران بیانیه صادر کرد و پیشنهادهایی را برای بهبود این شیوه نامه ارائه کرد.”
ما معدن داران حزب سیاسی نیستیم که برای موارد موافق هم، بیانیه صادر کنیم. وقتی که فعالیت خوبی انجام شده باشد ممنون هستیم و قاعدتاً کار خاصی نباید انجام بدهیم. ما به عنوان نماینده کسب و کار سنگ آهن از معدن تا گندُله آهن، در ارتباط با همین شیوه نامه، باید کمک کنیم و بازوی حمایتی و مشورتی دولت باشیم تا شرایط خوبی برای کسب و کارمان ایجاد شود.
از آن طرف هم، ما باید صدای گویای کسب و کارمان برای دولت باشیم. من فکر می کنم حداقل سیاست انجمن سنگ آهن، تا الان این طور نبوده که در ارتباط با مواردی که اتفاق می افتد و اگر مثلاً اتفاق خوبی است، حتماً بیانیه صادر کند. این همه قانون در کشور تصویب می شود اگر قرار باشد ما برای هر قانونی، بیانیه صادر کنیم، باید کُل وقت خودمان را صرف این کنیم که برای هر موضوع بیانیه صادر کرده و تایید کنیم ولی با این حال، قطعاً از این شیوه نامه حمایت می کنیم.
”قرار بود در خصوص قیمت سنگ آهن، تفاهم بین فعالان بخش معدن و بخش فولاد ایجاد شود و اگر تفاهم نشود معاونت امور معادن قیمت های کارشناسی را اعلام کند یعنی قرار بر توافق و تفاهم بین تشکل ها بود و رضایت دو طرف جلب شود.”
وقتی که یک تیم چهار نفره را مامور می کنید و سه نفر از آنها، به صورت منسجم یک پیشنهاد را ارائه می کنند، این پیشنهاد باید مورد توجه قرار بگیرد. البته این طور نیست که سمت معدن کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران، سنگین تر از سمت صنایع معدنی باشد. واقعاً کمیسیون صنایع و معادن اتاق ایران، انصاف را رعایت کرد. در همان جلسات کارشناسی، کمیسیون صنایع و معادن اتاق ایران، به برخی بحث ها ایراد وارد می کرد و مثلاً می گفت این بخش مورد قبول نیست یا می گفت پشتوانه کارشناسی این بحث را بیاورید.
این طور نبود که بتوانیم بگوییم در یک طرف، سه تشکل بودند و در طرف دیگر، انجمن فولاد بود. اصلاً آن ترکیب ۴ تشکل به نحوی انتخاب شد که اگر انجمن فولاد یا انجمن سنگ آهن، می خواستند نکاتی را مطرح کنند، دو تشکل دیگر یعنی خانه معدن یا کمیسیون صنایع و معادن اتاق ایران، جانبدارانه رفتار نکنند. بعداً هم کمیسیون اقتصاد کلان اتاق ایران در این زمینه ماموریت پیدا کرد ولی واقعاً این طور نبود که بگوییم کمیسیون اقتصاد کلان، طرف معدنی ها را گرفت و باید بپذیریم که ثقل مباحث کارشناسی، از سمت بخش معدن، بیش تر بود و بالاخره کارشناسی دلچسب تری ارائه کرد.
”در چارچوب شیوه نامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد، قرار شده که قیمت همه اقلام زنجیره فولاد از جمله سنگ آهن، در بورس کالای ایران تعیین شود. با این تصمیم، دیگر رضایت بخش معدن حاصل شده؟”
ما اعتقاد داریم که بورس این قابلیت را ندارد که سنگ آهن را بپذیرد. بورس می تواند از کنسانتره آهن به آن طرف را بپذیرد. اگر بورس، کنسانتره به آن طرف را بپذیرد، مساله را حل کرده است. چون عموماً دعوا بر سر سنگ آهن نیست. ما اعلام آمادگی کرده ایم که در یک فضای کاملاً شفاف خرید و فروش سنگ آهن انجام شود.
، ما محصولاتی داریم که انحصاری است و یک تولید کننده دارد. این وضع مطلوب بورس نیست چرا که بورس، ابزار مناسبی برای محصولی که صرفاً یک تولید کننده دارد، نیست. در بورس، باید تعدد تولید کننده در مقابل تعدد مصرف کننده وجود داشته باشد و به این صورت ابزار بورس مفهوم پیدا می کند.
در بخش هایی که نمی شود در بورس انجام شود، پیشنهاد ما این است که جدا از فرآیند بورس، حداقل یک مزایده شفاف به صورت «بی تو بی» و آنلاین انجام شود تا همه بتوانند رصد کنند، بدانند چه کسی خرید و چه کسی فروخت و چه چیزی عرضه شد. در چنین حالتی، همه چیز روشن می شود.
”در سال ۱۳۹۸ در حد ۹۰ میلیون تُن سنگ آهن در ایران استخراج شده. اگر عرضه این مقدار سنگ آهن در بورس کالا انجام شود بهتر نیست تا قیمت آن به صورت شفاف تعیین شود؟
اختلاف های جزئی در عیار، عناصر مزاحم، نوع دانه بندی، ژنز (ساخت) و ماهیت وجود دارد و همه اینها می تواند باعث شود قیمت پایه سنگ آهن تغییر پیدا کند. چون نمی شود قیمت پایه برای تک تک عرضه کنندگان تهیه کرد ابزار بورس مناسب نخواهد بود
تمام بحث ها و گفت و گوهای بین تشکل ها و بنگاه ها، در مورد از کنسانتره به بعد است یعنی بحث بر سر کنسانتره بوده و اتفاقاً در مورد سنگ آهن، مساله زیادی وجود ندارد. به هر حال، این طور نیست که بگوییم چون شیوه نامه به برخی جزئیات ورود نکرده است، پس کُل آن دچار خلل است. شیوه نامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد، کلیّاتی را مطرح کرده و برای جزئیات هم، مسئولان وزارتخانه می توانند تصمیم بگیرند.
”رئیس انجمن فولاد ایران، نامه ای به آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نوشته و گفته بیش از ۸۵ درصد مواد اولیه اعم از سنگ آهن و کنسانتره توسط ۴ شرکت تولید می شود و ۴ یا ۵ خریدار عمده هم وجود دارد پس نیاز به عرضه در بورس کالا نیست.
چنین اظهار نظری از طرف رئیس این انجمن، نشان می دهد که انجمن سنگ آهن و انجمن فولاد، در این زمینه که این اقلام در بورس کالا عرضه نشود هم نظر هستند.”
ما اعتقاد داریم که باید عرضه شود و چه کسی گفته عرضه نشود.
”بالاخره دفاع نمی کنید از عرضه در بورس کالا”
ما دفاع می کنیم.
”شما که می گویید عیارها و ماهیت مختلف است”
من می گویم از کنسانتره به آن طرف باید در بورس عرضه شود و ما هم دفاع می کنیم. همه دعوا هم بر سر کنسانتره به آن طرف است ولی من اعتقاد دارم که ماهیت بورس، اجازه نمی دهد که سنگ آهن عرضه شود و اگر می توان عرضه کرد، این کار انجام شود.
در حقیقت، آچار بورس به پیچ سنگ آهن نمی خورد ولی به بقیه پیچ ها می خورد. به همین دلیل است که ما می گوییم چه ۴ تولید کننده و چه ۴ یا ۵ مصرف کننده وجود داشته باشد و چه ۴۰ یا ۵۰ مورد، همگی باید در بورس کشف قیمت شود. اصلاً ما نمی پذیریم که بخش عمده متعلق به چند شرکت است و بقیه آن اهمیت ندارد. درست است که بخش عمده، متعلق به آن چند شرکت است ولی آیا باید بقیه شرکت ها که کوچک هستند ورشکسته شوند.
من می گویم از کنسانتره به آن طرف باید در بورس عرضه شود و ما هم دفاع می کنیم. همه دعوا هم بر سر کنسانتره به آن طرف است ولی من اعتقاد دارم که ماهیت بورس، اجازه نمی دهد که سنگ آهن عرضه شود و اگر می توان عرضه کرد، این کار انجام شود
”یعنی شما اعتقاد دارید که سنگ آهن از طریق مزایده و بدون رفتن به بورس کالا کشف قیمت شود؟”
الان قیمت سنگ آهن مساله نیست. اصلاً بحث اختلافی انجمن سنگ آهن، انجمن فولاد و انجمن نورد کاران، سنگ آهن نیست و بحث در مورد کنسانتره است.
”در شیوه نامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد، بر این موضوع تاکید شده که تامین مواد اولیه واحدها از داخل کشور در اولویت باشد. در بند ۱۳ این شیوه نامه به تعیین عوارض صادراتی بر اقلامی همچون مواد معدنی خام اشاره شده. با این شیوه نامه، همچنان عوارض صادراتی برقرار خواهد بود.”
معنی این ماده شیوه نامه این است که بررسی شود آیا عوارض وضع شود یا وضع نشود. اگر شرایط رقابتی پیش بیاید دیگر وضع عوارض بی معنی است. در ماده ۳۷ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر، تاکید شده که اگر کالایی مازاد بر مصرف داخلی وجود دارد صادر شود و اگر مازاد بر مصرف داخلی نبود، برای عوارض صادراتی آن فکر کنیم.
”سنگ آهن با عیار بالا مورد نیاز کارخانه های فولاد ایران است. در مورد سنگ آهن با عیار پایین که مصرف داخلی ندارد شما اعتقاد دارید که عوارض ۲۵ درصدی بر صادرات آن نباید گرفته شود؟”
برای هیچ چیز نباید عوارض گرفته شود. اگر قیمت ها درست شود، هر چه مازاد بر بورس است صادر شود. در این حالت چرا باید عوارض گرفته شود.
”نظر شما این است که عوارض صادراتی ۲۵ درصدی فعلی حذف شود و مکانیسم عرضه و تقاضا فعال باشد؟”
بله. عرضه و تقاضا همه چیز را مشخص می کند. فرضاً شما محصول من را می خرید یا من، آن را صادر می کنم. این طور نمی شود که نه محصول من را بخرید و نه اجازه بدهید که صادر کنم.
”نهایتا وضعیت فروش مواد معدنی چگونه می شود؟”
همه موارد باید در بورس عرضه شود و معنی اجرایی شدن این طور است. همه واحدهای این زنجیره، محصولات خودشان را اعم از فولادی، فولاد، آهن اسفنجی، گندُله و کنسانتره در بورس عرضه خواهند کرد.
دیدگاهتان را بنویسید