چشم انداز اقتصادی امروز به طرز عجیبی متناقض است. در حالی که بازارهای جهانی، به رهبری فناوری و انرژی، پررونق بوده اند، حال و هوای نشست های بهاری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اخیراً به طور قطعی تیره و تار بود. این دو مؤسسه جهانی، هشدارهای قوی درباره خطرات فزاینده تجزیه اقتصادی صادر کردند.
به گزارش فولاد ایران، این ایده که یک اقتصاد جهانی وابسته به هم می تواند در یک سیستم ژئوپلیتیکی مبتنی بر حاکمیت ملی نزدیک به 200 کشور کار کند، همیشه مقدار معینی از ایده آلیسم را منعکس کرده است. این امر به ویژه در دهه 1990، زمانی که کشورهایی با رژیم های کاملاً متفاوت شروع به ادغام در اقتصاد جهانی کردند، اهمیت بیشتری یافت.
اما امروزه پایه های این سیستم به سرعت در حال فرسایش است و به نظر می رسد که یکپارچگی اقتصادی جهانی معکوس شده است. همانطور که گیتا گوپینات، معاون اول مدیر عامل صندوق بینالمللی پول، اخیراً توضیح داد، تجزیه اقتصادی میتواند پیامدهای گستردهای برای تجارت داشته باشد، مانند کاهش بهرهوری و افزایش خطر نوسانات مالی کلان. تکه تکه شدن همچنین می تواند جریان سرمایه به جنوب جهانی را کاهش دهد و تامین کالاهای عمومی جهانی از جمله اقدامات آب و هوایی را تضعیف کند.
پنج عامل کلیدی این روند را به سمت پراکندگی سوق می دهد. اول، افزایش خطرات ژئوپلیتیکی بی اعتمادی را تقویت کرده و اراده کشورهای مهم برای همکاری را کاهش داده است. اگرچه سیاستگذاران به ندرت آن را تصدیق می کنند، اما بحران بر سر تایوان – نقطه اشتعال در رقابت چین و آمریکا – به خوبی می تواند سیستم اقتصاد جهانی را از بین ببرد.
دوم، کشورهای کلیدی به طور فزایندهای به ملاحظات امنیتی اجازه میدهند تا سیاستهای اقتصادی را شکل دهند و برخی اقدامات گستردهای را برای ایمن کردن دسترسی به ورودیها، زیرساختها و فناوریها انجام میدهند. در حالی که این قابل درک است، کشورها باید خویشتن داری کنند. در حالی که اقتصاد جهانی به تدریج اتفاق افتاد، فرآیند انحطاط آن که توسط اقدامات امنیتی انجام میشود (که تقریباً باعث تشدید تنش توسط رقبا و شرکا میشود) احتمالاً سریع و سخت خواهد بود و خطرات سیستماتیک شدیدی را به همراه خواهد داشت.
سومین عامل زیربنای تجزیه اقتصادی شکاف عمیق بین شمال جهانی و جنوب جهانی است. حمایت دولتی و خصوصی از اقتصادهای در حال توسعه در زمانی که بسیاری با میراث همهگیری کووید-19 دست و پنجه نرم میکنند و با تغییرات آب و هوایی مواجه هستند، از بین رفته است.
همگرایی با اقتصادهای توسعه یافته ظاهراً قطع شده است و خشم در جنوب جهانی در حال افزایش است. جریان خالص مالی به کشورهای در حال توسعه در سال 2023 منفی شده است و این روند در سال 2024 رو به وخامت است. این تا حدی بی میلی یا امتناع بسیاری از کشورهای جنوب جهانی را برای حمایت از غرب در مورد مسائل کلیدی ژئوپلیتیکی مانند تحریم ها علیه روسیه در پاسخ به جنگ این کشور توضیح می دهد. تکه تکه شدن نیز نشان دهنده افزایش سریع خطرات و بلایای آب و هوایی است. با افزایش سیلها، آتشسوزیها و خشکسالیها، بسیاری از کشورها در معرض خطر بیثباتی در چند سال آینده هستند و هیچ «شبکه ایمنی» جهانی وجود ندارد. در همین حال، همانطور که دنی رودریک از هاروارد اشاره کرده است، کشورها به جای همکاری برای تسریع پیشرفت، برای تسلط بر فناوری های سبز با یکدیگر رقابت می کنند.
در نهایت، رشد تصاعدی هوش مصنوعی به جای همکاری جهانی که مورد نیاز است، به رقابت ملی دامن میزند. کشورهای جهانی جنوب به صدایی در تلاش های نظارتی هوش مصنوعی نیاز دارند.
مطمئناً، سیستم اقتصاد جهانی هنوز منابع زیادی برای تاب آوری دارد. همانطور که گروه 20 ریاست اخیر اندونزی، هند و برزیل نشان داده است، اکثر کشورهای جنوب جهانی هم به وابستگی متقابل و هم به حکومت جهانی متعهد هستند.
اما ما نباید خطرات پیش رو را دست کم بگیریم. دلیل خوبی وجود دارد که فکر کنیم ماه ها و سال های آینده مجموعه ای از شوک ها و بحران ها را به همراه خواهند داشت. اگر رهبران با سیاستهای تلافی جویانه با هدف حفظ برتری نسبت به رقبا پاسخ دهند، اقتصاد جهانی یکپارچه میتواند از هم بپاشد.
در حال حاضر، رهبران چنان سرگرم جنگها، جنگ قدرت، تنشهای اجتماعی و قطبیسازی سیاسی هستند که به نظر میرسد تا حد زیادی تمایلی به سرمایهگذاری برای نجات اقتصاد جهانی یکپارچه ندارند، چه رسد به تقویت ظرفیت آن برای مقابله با خطرات وجودی که با آن روبرو هستیم. اما تاریخ، نظریه اقتصادی و روندهای تجربی کنونی نشان می دهد که این یک اشتباه است.
حتی فروپاشی جزئی سیستمهای اقتصادی و مالی جهانی هم فاجعهبار خواهد بود، به ویژه به این دلیل که سرمایهگذاری در کالاهای عمومی جهانی را تضعیف میکند. امنیت ملی باید در اولویت سیاست گذاران باشد. اما اقدامات برای “ایمن سازی” اقتصاد باید با تلاش برای بهبود ارتباط با رقبا و سرمایه گذاری در کالاهای عمومی جهانی ترکیب شود. برای این منظور، رهبران جهان باید از G20 و سایر نهادهای چندجانبه برای ارتقای گروههای کاری و نهادهایی که از حکومت جمعی حمایت میکنند، با تمرکز بر مدیریت ریسکهای هوش مصنوعی، رسیدگی به تغییرات آب و هوا و جلوگیری از فروپاشی سیستم اقتصادی جهانی که ما به آن وابسته هستیم، استفاده کنند.
دیدگاهتان را بنویسید